صدرِ اعظـــــــــــــم

کاش این عزیز هم نظری هم به ما کند!

صدرِ اعظـــــــــــــم

کاش این عزیز هم نظری هم به ما کند!

صدرِ اعظـــــــــــــم

تویی بهانه ‌ام اما بهانه‌ای که ندارم
گذاشتم سر خود را به شانه‌ای که ندارم
تمام عمر کشاندی مرا به سوی نگاهت
تمام عمر به سویِ نشانه‌ای که ندارم
زِ رقعه

آخرین نظرات
  • ۱۲ بهمن ۰۱، ۰۰:۰۸ - شاگرد بنّا
    احسنت
پیوندهای روزانه

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

1- آدم خوبی است.

2- آدم بدی نیست.

3- روز و شب را برای موفق بودن تلاش می‌کند.

4- بنابراین همیشه موفق است.

5- و هیچ وقت ناموفق نیست.

6- دوستانش را با هِی‌یو خطاب می‌کند.

7- و برای مخاطبانش احترام قائل است.

8- در عین حال به همه نازسزاهای رکیک مسلط است.

9- همیشه راست می‌گوید چون منافع درازمدت دارد.

10- بنابراین هر جا منفعتی یافت شود راستگو هستند.

11- به دنبال بیشینه‌سازی منافع خودشان هستند.

12- وقتی برای فکر کردن به منافع ملی ندارند.

13- در انتخاب واژه‌ها دقت می‌کنند.

14- مثلا واژه دشمن متعلق به قرن یکم هجری است.

15- همیشه لبخند به لب دارند.

16- حیوانات را دوست دارند و به آن‌ها احترام متقابل می‌گذارند.

17- حیوان مورد علاقه ایشان خرس‌های سیاه پشمالو هستند.

18- دنیای امروز را دنیای گفتمان‌ها می‌دانند.

19- در ضمن دوران افراطی‌گری نیز به پایان رسیده است.

20- آدم‌های بسیار توانایی هستند!

21- جوک‌های چینی، انگلیسی و فرانسوی را خوب می‌دانند و می‌دانند کجا، از هر کدام، چطور استفاده کند.

22- از این که بعضی‌ها انسان‌ها را به دو گروه بد و خوب تقسیم می‌کنند دل‌نگران می‌شوند.

23- به این اعتقاد دارند که اصولا آدم باید دلش پاک باشد.

24- هر کسی را هم در قبر خودش می‌خوابانند.

25- نسبت به همه مهربان هستند.

26- ولی پیامبران با شلاق می‌خواستند ملت را به بهشت ببرند.

27- از چیزی تعجب نمی‌کنند! به همین دلیل نسبت به کسانی که زیاد از علامت تعجب استفاده می‌کنند به خشم می‌آیند!

28- بسیار بسیار منطقی هستند.

29- سرعت بهترشدن شان بسیار خیره کننده است.

30- پس از یک سال که ایشان را می‌بینید، حتما باید با عینک آفتابی به حضورشان بروید.

# امروز

۰ ۳۰ تیر ۹۵ ، ۰۷:۱۵
صلوات

کنار خیابان بود. در آفتاب ایستاده‌بودم. دست چپم را گرفته بودم کنار صورتم طوری که بتوانم صفحه همراهم را ببینم و چیزی بنویسم.

در همین حال بودم که یکی از کنار دستم آمد و دست گذاشت روی شانه‌ام. آرام از صفحه همراه سرم را بلند کردم و به او نگاهی کردم. خودش خنده‌اش گرفته بود و لبخند می‌زد، کمی جا خورده بود، همان جوری گفت: «معذرت می‌خوام. فکر کردم سیگار دستته.»

احتمالا می‌خواست بگوید: «داداش، سیگار روزه را باطل می‌کند.» یا «این جا که جای سیگار کشیدن نیست. ماه رمضان حرمت دارد. حرمتش را حفظ کن!»

التماس دعایی گفتم و با خنده‌ای بر لب دور شدم.

خیلی خوشم آمد که یکی می‌خواست به من این جوری تذکر بدهد.

# امر به معروف و نهی از منکر

# سبک زندگی

# غیرت

# فرهنگ

۱ ۱۳ تیر ۹۵ ، ۲۰:۱۵
صلوات

کارِ واجب بسیار است و وقت بسیار کم!

نمی‌دانم مشکل از وقت است یا برکت‌نداشتن و بی‌برکتی وقت!

# امروز

۰ ۱۳ تیر ۹۵ ، ۰۳:۱۰
صلوات