بسم الله الرحمن الرحیم
بدون شرح
پ.ن: البته ان شاء الله بعید است ما دست از بلاگنویسی برداریم!
بسم الله الرحمن الرحیم
بدون شرح
پ.ن: البته ان شاء الله بعید است ما دست از بلاگنویسی برداریم!
بسم الله الرحمن الرحیم
وبلاگنویسی هدف میخواهد. البته شاید باید گفت هر کاری هدف میخواهد!
ولی «تمرین نویسندگی»، «ارتباط متنی با دوستان»، «آرامش روح و روان بر اثر تولید و انتشار متن» و ...، شاید اهدافی باشند که کسی بتواند براساس آنها نویسندگی با وبلاگ را آغاز کند.
اما نوشتن از مسائل شخصی و زندگی شاید هیچ وقت برایم جذاب نبوده و نیست.
جدیدا به ویراستی رفتم. طبق چارچوبهای پیامرسانی، ویراستی جزء «پیامرسانهای متنمحور» و «ریزبلاگها» محسوب میشود.
برای کسانی که در مسیر بلاگنویسی بودند شاید نوشتن در این نوع پیامرسانها بخشی از آرامش بلاگ را منتقل کند.
و باید بگویم، توئیتر برایم فضای مطلوبی نیست. میدان حملهی اخبار و وقایع با ربط و بیربط!
و در آن یا انسان حس غربت و تنهایی دارد، یا حس تهاجم و مبارزه.
ولی در ویراستی فعلا آرامشداریم.
و من الله التوفیق
بسم الله الرحمن الرحیم
نهنگهای تربیتی بسیار ناگهانتر از آنچیزی که فکر میکنیم، متربیها را میخورند و به خود جذب میکنند.
یک کم جذابیتهای ظاهری را باید کاست و کمی به جذابیتهای باطنی پرداخت.
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا حَسْرَةً عَلَی العِبادِ مَا یَأتِیهِم مِنْ رَسُولٍ إلّا کانوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ۳۰ یس
افسوس بر [این] بندگان! هیچ فرستادهای برای آنان نیامد مگر این که او را مسخره میکردند.
همیشه همین بوده است.
وقتی جبههی الهی، حرف حق به میدان میآورد. و با آن حرف حق میتواند نظم آنها را به هم بریزد، همهی کفار برای زمین زدن او به میدان میآیند.
چرا با جمهوری اسلامی دشمن هستند؟ چون میدانند نظامی سر برآوردهاست که با شعارهای دینی به پیشرفتهترین سکوهای جهان دست پیدا میکند.
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از کاندیداها در ادامهی دیوار کشیدن بین زنان و مردان با سخنی غیرکارشناسی افزود: یک عدهای هستند پیامک میدهند و استرس ایجاد میکنند.
پانوشت: به بهانهی اضطرابزدایی برخی هستند که با دوقطبیسازی دروغین اضطراب را ایجاد میکنند.
پانوشت دو: مشکل مردم اقتصادی است. فراموش نکنیم.
بعدانوشت: متوجه شدم که در کمال ناباوری این پاسخ در زمانی بوده که مجری پرسیده است برنامهی شما برای ایجاد اشتغال جوانان و فارغ التحصیلان چیست!
بسم الله الرحمن الرحیم
ملّت عزیزمان انتخابات را نماد وحدت ملّی قرار بدهند، نماد دودستگی و نماد تفرقه قرار ندهند، نماد دوقطبیگری قرار ندهند؛ این تقسیمهای غلط «چپ» و «راست» و امثال اینها را کنار بگذارند.
آنچه مهم است آیندهی کشور است، آنچه مهم است آیندهی نسل ما است، آنچه مهم است نظام باعزّت اسلامی در کشور است؛ اینها مهم است، اینها را بایستی در نظر بگیرند و به معنای واقعی کلمه در کنار هم باشند.
البتّه سلیقهها مختلف است؛ اختلاف سلیقه هست، اختلاف بینش سیاسی هست، اختلاف قومیّتها هست، اختلاف مذاهب هست؛ اینها هیچ اشکالی ندارد؛ هم قبلاً بوده، هم حالا هست، هم بعدها خواهد بود؛ اینها اشکالی ندارد [لکن] اینها باید وحدت ملّی را به هم نزند، یعنی آحاد ملّت را در مقابل هم قرار ندهد، کشور را دوقطبی نکند.
آقا
پانوشت:
در این روزهای منتهی به انتخابات دقت کنیم هر جریانی که میخواهد کشور را دوقطبی کند، بداند این روشش نیست و در آخر متضرر میشویم.
البته کسی که علماً و عملاً کشور را به اینجا رسانده اصلا از بن ساقط است. یک وقت نیایند در این آشفتهبازار مظلومنمایی کنند و فریب بدهند.
پانوشت:
دوگانهی حقیقی بین انقلابیگری مثبت «تحولخواهی با تقویت ساخت درونی و با اتکای داخل» و ضدانقلابیگری «شعار تحول کشور با وابستگی کشور به بیگانگان» است.
بسم الله الرحمن الرحیم
چرا ما شیعیان هر روز به پای منبر امیرالمؤمنین و ائمهی هدی و رسول الله علیهم السلام نمیرویم و به حِکَم، آداب و معارفی که ماشاءالله در اخبار آنها نهفته است. گوش فرا نمیدهیم؟!*
* در محضر بهجت؛ ج۲ ص۲۸۳
از کانال
@bahjat_ir
بسم الله الرحمن الرحیم
قُل لا أملکُ لِنَفسی نَفعاً و لا ضَرّاً إلَا ما شاءَ الله
و لَو کُنْتُ أعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الخیرِ و ما مَسَّنِیَ السّوء
...
(۱۸۸ سورهی مبارکهی اعراف)
اگر علم غیب داشتیم قطعا خیر خود را بیشینه میکردیم.
ولی ما مأمور به وظیفهایم.
تجربههای سختی از سرمان گذشته است.
نباید به گذشته باز گردیم.
سال ۹۰ و ۹۱ همهی جریان خودی به هم میپریدند. آقا آن سالها میفرمودند اصلی و فرعی کنید.
الان هم مسألهی اصلی بهبود وضع مردم و حرکت در جهت آرمانهای جهانیمان است؛ از همهی جهات.
وقت نداریم که کار دیگری کنیم.
گام دوم را برداریم. به فضل الهی.
بسم الله الرحمن الرحیم
در روزگاری هستیم که میآیند و میگویند این که ما پاسخ سخت و سیلی زدیم؛ بهترین حرکت بود.
فردایش میآیند و تکه و طعنه بار سپاه میکنند.
چند روز بعد چند برنامهی تلویزیونی با فشارهای بولتنهای خبرسازیشان بسته میشوند.
در حالی که شهیدان تلویزیون امروز زنده هستند و در میان ما راه میروند.
سه برنامهی گفتوگو محور قوی تلویزیونی پس از شهادت سردار بزرگ سردار دلها شهید سلیمانی، تمام تلاش خود را کردند که خباثت جلادها روشن بشود.
گویا همچنان باید امروز تلاش کنیم که جای شهید و جلاد عوض نشود.