بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
کفار و استعمارگران در دروغگفتن و فریبدادن ماهرند و ما در فریبخوردن! (در محضر بهجت، ج1، ص117)
خدا میداند کفار چه زحمتهایی میکشند تا دروغ و افترا را به جای راست و درست در رسانهها تحویل دهند. و هر روز با وسایلی و نقشههایی علیه مسلمانان به میدان میآیند تا غافلان، آگاه نشوند... (در محضر بهجت، ج1، ص122)*
***
در در علم هم همین منوال است.
این قدر میگویند شما نمیتوانید و ما میتوانیم. ما هم سادهلوحانه باور میکنیم.
وقتی همهی علم در اختیار ولی زمان است؛ و اگر بخواهد به اذن الهی در قلب هر کسی که بخواهد قرار میدهد. آن علمی که به بهشت میبرد.
این علوم هم اگر ما هدفمان را درست کنیم همین صورت را خواهد داشت.
کفار خلاف مسیر آب رفتهاند و «دویست و پنجاه» یا «سیصد» سال طول کشیده است تا به این جا برسند.
ما که در مسیر آب میخواهیم حرکت کنیم این مسیر را به زودی میتوانیم دنبال کنیم و از مرزهای فعلی آن بگذریم.
منبع نیمهی ابتدایی
* کانال مرکز نشر آثار آیت الله بهجت در سروش
بسم الله الرحمن الرحیم
شاید انتظار داشتیم که فرد دیگری سر کار میآمد و جریان دیگری «اجرائیات» کلان را به دست میگرفت.
گرچه همهی تلاش را افرادی که وظیفهی خود میدانستند انجام دادند. ولی نتایج به شکل دیگری رقم خورد.
البته کوتاهیهای بسیاری چه قصور و چه تقصیر نسبت به سلسلهای از وظایف بوده که باید انجام میشده است. که باید جبران گردد. باید تدبر و عاقبتاندیشی شود و برایش برنامهریزی شود.
ولی بیشترین ابتلایی که در این دوره گریبان همهی کشور را گرفت، ابتلای عقبگرد و پیشرفت؛ خودباختگی و استقلال بود.
انتخاب طاغوت یا الله بود.
این که ذیل چه کسی تعریف شویم و آیا امریکا و دشمن قابل اعتماد است یا خیر؟!
این تجربه باید در سینهها بنشیند.
همچنان که موج اول آن آمد و تجربهی آن در سینهها آرامشی ایجاد نمود. در سینهها زلزله آمد. و قلبهایی آرام شد و پاکیزه شد. از شرک و آلودگی گسسته شد.
و نمرهی قبولی گرفتند. و این به منّت و کرم خدای متعال بود.
ولی بعضی از دست دادند. همهی عمر خود را قمار کردند. دست برنداشتند. پناه بر خدا هنوز هم در مسیر خطا و آلودگی در حال فروافتادن هستند.
قلوبی که در سینهها هستند باید پاکیزه شوند.
و کاری که شبکههای اجتماعی میکنند آلودگی سینههاست.
کار روشن است.
تبیین،
اساس کار است.
عملکردهای ما در این که خداوند کدام سنت را پیاده نماید تأثیر دارد.
و از خدا میطلبیم، به عافیت ما را - پناه بر او - از جبههی سیاه و جبههی خاکستری به سرعت به جبههی سفید دائمی منتقل نماید.
بسم الله الرحمن الرحیم
پیروزی وقتی خودش را به طور کامل نشان میدهد؛ که ما مستقل شویم.
همانطور که شکست مقطعی دشمن، با این که خوب است ولی اساسی نیست. یعنی کار را تمام نمیکند. لازم است، کاری کنیم تا دیگر جرئت حمله و دستاندازی به خودشان ندهند.
این در صورتی به وجود میآید که صحنه را ببینند و بگویند هر جور ما ورود کنیم شکستخوردهی صحنه هستیم و فقط باید هزینه بدهیم.
وقتی این همه توانایی در کشور ریخته است. اگر میخواهیم به جایی برسیم، خودمان باید دست به کار شویم و این ریختهها را نذر امامزاده کنیم!
یکدرصد منابع جهان در اختیار ایران است. یکدرصد جمعیت جهان در ایران هستند. متوسط هوش و استعداد ایرانی از متوسط استعداد جهانی بالاتر است. معنویت و نشاط کاری در ایران به شدت بالاست و بسیارند کسانی که میتوانند محیط کاری و زندگی خود را با اندک ارادهای متحول کنند.
ولی باید باور کنیم که میتوانیم.
همه با هم، میتوانیم انشاءالله.
بسم الله الرحمن الرحیم
توی صحبتها گویا بعضیها منتظر هستند، یک رسانه از صبح تا شب دروغهای شاخدار بگوید تا طرف بگوید آن رسانه، ضد دین و ضد بشریت و ضد مسیر هدایت است.
در حالی که انتظار این موضوع، کمی نفهمیدن صورت مسئله است.
اگر کسی بخواهد دشمنی کند، نمیآید صبح تا شب دروغ بگوید. بلکه حتی دروغش را در میان الحان و کلی آب و تاب و کلی اعتماد به نفس، پنهان میکند. این خیلی مهم است.
وقتی حق و باطل را کسی به هم آمیخت و فضا را غبارآلود کرد و شایعهها و گمانهزنیها دامن زد، آن وقت میتواند از بازار پر از دود هر تردستی که میخواهد انجام دهد و درنتیجه کار تبیین و ساختن را پیچیدهتر میکند.
حالا چطور دشمن را از دوست بشناسیم؟
اگر «حق» را بشناسیم، بهترین معیار برای یافتن دوست و دشمن است.
لیزر را دیدهاید که در هوای غبارآلود میخورد چه شکلی میشود؟ حق هم همین طور میتوان فهمید.
یکی از معیارهای خوبی که اگر کمی در شرایط عادی دقت به خرج دهیم، میتوان آنها را شناخت؛ «کینه» و «دشمنی» رسانهای است.
یکی دیگر «استهزا» و «تحقیر» آیات و یا حدود الهی است.
و «تکذیب» و «شک» در ذکر، هویت حقیقی این جریانها است.
بسم الله الرحمن الرحیم
حالا که بحث آموزشهای نوین و تحول آموزش و پرورش روی بورس است.
بگذار حداقل چند سؤال بپرسیم!
آیا آموزش و پرورش در قرن 21ام به عنوان نمادی از تکنیک و ابزارزدگی، تربیت بهتری را نسبت به هزار سال قبل رقم زده است؟
آیا بزرگترین افراد رشدیافته در عصر معاصر یعنی امام خمینی ره و حضرت آیت الله خامنهای و اساتید بنام و بزرگی مانند علامه طباطبایی و آیت الله بهجت، با این انبوههای از ابزارها رشد کردند؟
به چه بیندیشیم؟!
شاخصهی رشد چیست؟!
نوشت:
کنار گذاشتن همهی این ابزارها که به وضوح درست نیست.
اما به نظر آموزش و پرورش با تکنیکزدگی، ابزارزدگی و تکنولوژی آموزشیزدگی و نظامهای حاکم بر اینها درست نمیشود!
نظر شما چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر بین مدلهای موجود شناوریم و بیرون از چارچوبهای موجود نمیتوانیم فکر کنیم. مشکل از کجاست؟
1) عدم هویت مستقل در ذائقه
2) زودباوری نسبت به شومنها1
3) عدم خطرپذیری
4) عدم خودباوری
5) پرستش غیر
6) عدم جمعشدن ذیل یک هدف
7) تبعیت نکردن از امام حق
8) عدم استفاده از عقل!
9) عدم تمسک به معارف اهل بیت
10) عدم آشنایی، ارتباط ایمانی و انس با معارف قرآن
1 شومن کسی است که چیزی ندارد ولی خودش را در مرئی و منظر دیگران قرار میدهد تا اوقات فراغت آنها را پرکند و نیز با استفاده از ادا و اطوار بتواند نظرها را به خود جلب کند. تا یک مسئله یا موضوع غلط یا درست را با این سبک، برای مخاطب جا بیندازد. (معمولا هم، سبک کلامی و سروصدای آنان، بیشتر از آنچه دربارهی آن صحبت میکنند، محوریت پیدا میکند)
بسم الله الرحمن الرحیم
الشیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء و المنکر1
شیطان، شما را از فقر میترساند،
و به کار زشت و منکر امر میکند.
فرقی ندارد. این شیطان ابلیس باشد که هر کدام از ما را بترساند و کاری کند که به سمت کار زشت یا منکری سوق پیدا کنیم.
یا شیطان انسی باشد، که از فقر بترساند و بگوید مثلا فلان معاهده را باید قبول کنی.
یا کتاب باشد، که فقر را بزرگ کند، و طوری نظریهپردازی کند که شما جز نقض استقلال خود کاری نباید انجام دهی. بلکه به کنار گذاشتن استقلال خود افتخار کنی.
یا دم و دستگاهی باشد که از فقر بترساند و بگوید باید عقبنشینی کنید. یا از ترس این که مبادا فقیر بشوید، اگر سراغ ما نیایید و بند بندگی ما را به گردن قبول نکنید چنین و چنان میشوید.
فریب میدهد، وعده میدهد و به آرزو میاندازد. و جز دروغ وعده نمیدهد.
در حالیکه عالَم اصلا ذرهای مطابق این حرفهای فریب، کار نمیکند.
عالم، خدای واحدِ قهار دارد.
خیلی باید دقت کرد.
اصلا نباید دم به تله داد.
و اگر شیطانی ما را فریفته باید به درگاه خدای متعال حتما استغفار و توبه کنیم.
1. ... و الله یعدکم مغفرة منه و فضلا و الله واسع علیم. (آیه 268 سورهی مبارکهی بقره)