صدرِ اعظـــــــــــــم

کاش این عزیز هم نظری هم به ما کند!

صدرِ اعظـــــــــــــم

کاش این عزیز هم نظری هم به ما کند!

صدرِ اعظـــــــــــــم

تویی بهانه ‌ام اما بهانه‌ای که ندارم
گذاشتم سر خود را به شانه‌ای که ندارم
تمام عمر کشاندی مرا به سوی نگاهت
تمام عمر به سویِ نشانه‌ای که ندارم
زِ رقعه

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۲ بهمن ۰۱، ۰۰:۰۸ - شاگرد بنّا
    احسنت
پیوندهای روزانه

۱ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

رسالت و امامت امامان دوازده‌گانه پس از آخرین پیامبر خدا یک نور واحد است که در منازل و ایستگاه‌هایی تقدیر شده‌اند.

پس از دوره‌ی پرشکوه پیامبر، دورانی که دوران ظاهر و جاافتادن اسلام در جامعه‌ی اسلامی بود؛ عده‌ای که از ابتدا با باطن دین مشکل داشتند؛ با ظاهر رسول سلام علیک می‌کردند ولی با باطنش دشمنی داشتند و بلکه با هم‌قسمی و برنامه‌ریزی این دشمنی را خرج می‌کردند؛ به وقتش تبریک می‌گفتند و به وقتش طعنه‌های خود را متوجه رسول الله و جان او (علی علیه السلام) می‌کردند. این عده در حرکتی امامت را به سمت دیگر بردند و علی‌رغم این که دوازده نور به کلام پیامبر در جامعه مطرح شده بود تا جایی کار را پیش بردند که عید غدیر تبدیل به عزا شد و دخت رسول معظم اسلام علیهما السلام به آن طرز شهید شد و به آن شیوه‌ی اسرارگونه شبانه توسط علی علیه السلام و یاران نزدیک او دفن شدند.

و پس از آن دوران ظاهر، دورانی ایجاد شد که برنامه‌ی اصلی و والای جوهره‌ی توحید و ولایت الهی در جامعه حاکمیت نیافت؛ و برنامه‌ی شماره‌ی دو که عدم امتداد حاکمیت تام الهی بود به علت رعایت اولویت‌های بالاتر که حفظ ظاهری اسلام است بر استقرار باطن اسلام مقدم شد. و به علت عدم وجود یار و نصرت‌دهنده حکومت به حالت سکوت و همکاری رفت.

اما پس از ۲۴ سال دوباره مردم آمدند و با هدایت دو نفری که به خدا به آن‌ها نعمت داده بود (عمار و مالک) به سوی خود باطنی رسول الله متمایل شدند ولی خوب چیزی از این فضیلت‌ها برای مردم آشکار نبود؛ چرا که کسی را قابل قیاس با حضرت نبود در نتیجه ایشان را دست توانای نجات خود از وضع موجود یافتند و با ایشان بیعت نمودند.

اما این دوران که دورانی پرنشیب و فراز بود حدود ۴ سال بیشتر طول نکشید گرچه هیچ فقیری در کوفه دیگر پیدا نمی‌شد و مردم تا حدی طعم عدالت علوی را چشیدند ولی همه نتوانستند از ۲۴ سال جدایی از نفس سر رسول الله دوباره او را بیابند و او را با حق ببینند و حق را با او...

 


 

اگر زمانی دشمنی به شکل کفر علیه «اسلام» بود.

اکنون دشمنی به شکل نفاق علیه «ایمان» شکل یافته است.

و پس از سه جنگ سخت و امتحانات سخت، جبهه‌ای برای امام حسن علیه السلام باقی می‌ماند که آمیخته از نفاق درونی-منفعت‌پرستی و ایمان است. لذا همان دلیلی که جان رسول الله را به ایجاد حکومت آورد (وجود ناصر) همان دلیل امام حسن علیه السلام را با «حجت تردیدناپذیر الهی» به این واداشت که شیعیان را با تدبیر خود حفظ کند و حکومت را از میانه‌ی میدان و آماج حوادث بودن خارج کند و به مرمت ساخت درونی و ایجاد هسته‌های سخت ایمانی و مبارزه زیرزمینی با نفاق و الحاد پیش ببرد.

 

ده سال سرور جوانان اهل بهشت امامت را به صورت پرشکوه و غم‌انگیزی بدون جنگ طی می‌کنند.

و ده سال دیگر سرور جوانان اهل بهشت همین مسیر را دنبال می‌کنند.

تا این که مردانی از زمان علی علیه السلام به حرکت می‌رسند که در گوشه‌وکنار ایستادگی می‌کنند و یا مورد تعقیب قرار می‌گیرند و شهید می‌شوند. و در اوج میانه‌ی این میدان ۷۲ یار خالص پدیدار می‌شود که به رهبری امام حسین علیه السلام همچون ستاره‌هایی پراکنده در پهنه‌ی زمین تا روز موعود و محل ملاقات خود با یکدیگر و با خدا پیش بروند.

 

لذا به‌ناچار در نبود یاور برای امام، بیست سال ظلمت در پوشش نفاق تا توانست در جامعه تاخت و مظاهر دین را یکی یکی از محتوا تهی کرد.

 


 

اما در میان دستورات پیامبر دستوری هست که در زمان رسول الله که خودشان آورنده‌ی دین ختمی هستند قابل پیاده‌سازی نیست!

در زمان علی علیه السلام هم که به دلیل حجت بالاتر و دندان‌تیزهای یهود و مشرک در اطراف سرزمین‌های اسلامی، امام علی علیه السلام مامور به سکوت و همکاری هستند قابل پیاده‌سازی نیست چرا که یار نیست!

در زمان حکومت وی نیز که سال‌هایی سراسر مجاهدت و مبارزه پیش بود تا زمین با آبادانی قلوب احیا شود؛ حتی قابل اجرا نیست!

در حدود بیست سال امامت دو سید جوانان بهشتی، زمانی است که جامعه‌ی اسلامی ۴۴ سال انحراف را به کام خود چشیده است. ۲۴ سال بعد از رسول و ۲۰ سال بعد از وصی جامعه به چنان ظلماتی حتی در ظاهر پس از نور دچار شده است که قلب مومن از هم‌می‌پاشد اگر به امام هدایتی متصل نباشد.

و این دوران طلایی، دورانی برای ایجاد مقدمات و قیام امت پس از دوران طولانی از ظلمت است.

 


 

حال با عمل به مانیفستِ ابوسفیان که باید کار تا جایی پیش برود تا اذان هم از مأذنه‌ها بلند نشود باید جبهه‌ی ظلم و جور تا آوردن یک آدم فاسق جائر حتی به خود اجازه‌ی توقف ندهد فردی مانند یزید بن معاویه بدون پرده‌ی نفاق که مشخصاً دین را نابود کند.

و این‌جاست که جامعه مقابل چدن پشت دستکش مخملی می‌شود این اصل اساسی اسلامی باید پیاده شود یعنی امر به معروف و نهی از منکر به شکل قیام و اصلاح در امت رسول الله و عمل به سیره‌ی ایشان به شکل حرکت عمومی...

اگر این حرکت پیش‌دستانه و فعالانه (که با حرکت اصلاحی و ابتدایی امام آغاز می‌شود) به نتیجه‌ی حکومت منتهی بشود که وضع روشن است. و اگر نشود باز در چشم انسان بصیر، روشن است.

 

امامت دو سید اهل بهشت علیهما السلام هدایتی الهی برای «به خارج‌کردن امت پس از ظلمت پس از روشنایی به سوی نور» است.

۰ ۲۷ مرداد ۰۰ ، ۱۴:۳۲
صلوات