بسم الله الرحمن الرحیم
کتابی که روایت آن از یک خانوادهی عشایری و چالشهای زندگی آنان شروع میشود و پیش میرود. وقایع کتاب به سرعت از نگاه انسان میگذرد. و انسان دوست داشت زمان بیشتری را با مصدق طاهری، شخصیت دوستداشتنی کتاب، بگذراند. بیشتر با او زندگی کند و خاطرههایش را بشنود. بیشک وجود چنین افرادی انقلاب را پیش برده است. افرادی گرهگشا نترس، عاقل، اهل مطالعه و اهل روشنگری و #جهاد_تببین و خوشاخلاق و اهل جذب انسانها.
قسمت ازدواج ایشان که همزمان با واقعه سال ۱۳۶۰ و سقوط هواپیمای سی-۱۳۰ حامل شخصیتهای برجستهی نظامی کشور۱ بود با اتفاقات جاری کشور برایم مورد تأمل بود. این اتفاق مشابه این روزهای کشور، ایران را به بهت و عزا فرو برد. آن چه امروز تجربه میکنیم۲ باعث شد کتاب را بهتر بفهمم. طبیعتا در فضای عزای جامعه سقوط هواپیما باعث شد که ازدواج ایشان طبق خواستهی ایشان ساده برگزار شود و خیلی بریز و بپاش نداشته باشد.
ماجرای ازدواج ایشان هم جالب است که باید بخوانید!
=====
۱) در آن پرواز سرلشگر ولی الله فلاحی (رئیس ستاد مشترک ارتش)، سرتیپ موسی نامجو (وزیر دفاع و نماینده امام در شورای عالی دفاع)، سرتیپ جواد فکوری (فرمانده نیروی هوایی و وزیر دفاع و مشاور در ستاد مشترک ارتش)، یوسف کلاهدوز (قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و محمد علی جهانآرا (فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خرمشهر) و افراد دیگر به شهادت رسیدند و ۱۸ مسافر و ۴ نفر از کادر پرواز جان سالم به در بردند. کشور در عزا فرو رفت.
۲) دقیقا مثل اتفاقی که در این روزها شاهد آن هستیم. سقوط هلیکوپتر حامل خادم الرضا (علیه السلام)، خادم ملت، حاج سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور دوستداشتنی و یاران پروازی ایشان را به لقاء خدا رساند. و باعث شد ایشان در هنگام خدمت و یک سفر استانی شهید شوند. همه فهمیدند که شخصیتی را از دست دادند و کشور سراپا گریان شد. همه علاقه داشتند که در تشییع ایشان حاضر شوند و به ایشان نماز بخوانند. این اتفاق عدهی زیادی را به خاطر سخنانی که علیه ایشان زده میشد، شرمنده کرد.
افرادی که در این سانحه همراه ریاست جمهور آقای سید ابراهیم رئیسی بودند، هفت نفر بودند: سید محمدعلی آل هاشم (امام جمعه معتبر تبریز)؛ مالک رحمتی (استاندار آذربایجان شرقی)، سید مهدی موسوی (رئیس تیم حفاظت ریاست جمهور)، و سه خلبان پروازی سید طاهر مصطفوی، محسن دریانوش، بهروز قدیمی.