خشتِ اول
رویکرد انتقادی لازم هست. اما کافی نیست.
چرا؟!!!
شما
اولین حرفی که میشنوی. حرفی است که میپذیری و براساس آن باورهای خودت را
شکل میدهی. مگر این که قبل از آن مخالفش را شنیده باشی. حتی یک جمله هم
شنیده باشی، مؤثر است!
مثل واکسن. آدم تا واکسینه نشده نسبت به بعضی
بیماریها موضع دفاعی ندارد و حتی آن را جذب میکند. ولی پس از واکسینه شدن
نسبت به آنها موضع تهاجمی و دفاعی به خود میگیرد.
شاید بارها شده باشد که وقتی حرف جدیدی میشنویم، چک میکنیم که آیا با حرفهایی که تا الان شنیده ایم تناقض و تضادی دارد؟ اگر نداشته باشد جای خودش را پیدا میکند و مسالمتآمیز کنار بقیه شناختها مینشیند. هیچ مشکلی هم درون آدم اتفاق نمیافتد. ولی اگر داشته باشد؛ دیگر معرفت یقینی به حساب نمیآید! سؤالی میشود که باید بعدا از یکی بپرسم!
نشانه
اولی این است که بعد از چند روز اگر بحثی رخ بدهد همین حرفهاست که وی
بازتکرار میکند و به عنوان مصالح استدلالش، از آنها بهره میبرد. ولی
دومی حداقل میگوید مطمئن نیستم؛ بگذار ببینم...!
خیلی خوب و عالی بود