تصمیمهای بیمهار
پنجشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۳۳ ب.ظ
بسم الرحمن الرحیم
یکی از رفقا تعریف میکرد در همین هفتهای که گذشت وارد شبکه اجتماعی ******** شده!
گفت: «تا عضو شدم دیدم مرا توی 21 گروه از دانشگاه و اینور و آنور و هر جا بگویی اضافه کردند! اصلا هنگ کردم که الان من باید چه کار کنم!!»
بهش گفتم: «همه گروهها رو حذف کن و از همهشون بیا بیرون!»
گفت: «زشته!»
گفتم: «صبر کن یک کم؛ با تاخیر بیا بیرون...»
گویا اصلا تصمیم جدی نداریم برای بعضی از کارها... وگرنه مدتها قبل نسبت به انجام آنها اقدام میکردیم و از این مراحل ساده عبور میکردیم و در مراحلی دیگر سیر میکردیم! و در سادهترین قالبهای زندگی و روشهای زندگی تجدید نظر میکردیم.
درحالی که ما روزانه زمینهای بسیاری را به میل و رغبت و با سر وارد میشویم... ولی خروج و ترکِ یکی از آنها از سختترینِ کارها و نفسگیرترین و دشوارترینِ آنها، سختتر جلوه میکند!
وحتی...
حتی احتمال هم نمیدهیم که نفسِ ما چیزهایی را برای ما زینت داده است و برایش بهانههایی تراشیده و پیراسته است و این ضرورت خودساخته، هرگز ملازم با زندگی ما نبوده است! با این وضعیت چه انتظاری حتی برای یک حرکتِ نه چندان بزرگ از ما میرود؟
یکی از رفقا تعریف میکرد در همین هفتهای که گذشت وارد شبکه اجتماعی ******** شده!
گفت: «تا عضو شدم دیدم مرا توی 21 گروه از دانشگاه و اینور و آنور و هر جا بگویی اضافه کردند! اصلا هنگ کردم که الان من باید چه کار کنم!!»
بهش گفتم: «همه گروهها رو حذف کن و از همهشون بیا بیرون!»
گفت: «زشته!»
گفتم: «صبر کن یک کم؛ با تاخیر بیا بیرون...»
***
شاید راه حل واضحتر از این نباشد. اما موضوع به این سادگیها هم نیست!گویا اصلا تصمیم جدی نداریم برای بعضی از کارها... وگرنه مدتها قبل نسبت به انجام آنها اقدام میکردیم و از این مراحل ساده عبور میکردیم و در مراحلی دیگر سیر میکردیم! و در سادهترین قالبهای زندگی و روشهای زندگی تجدید نظر میکردیم.
درحالی که ما روزانه زمینهای بسیاری را به میل و رغبت و با سر وارد میشویم... ولی خروج و ترکِ یکی از آنها از سختترینِ کارها و نفسگیرترین و دشوارترینِ آنها، سختتر جلوه میکند!
وحتی...
حتی احتمال هم نمیدهیم که نفسِ ما چیزهایی را برای ما زینت داده است و برایش بهانههایی تراشیده و پیراسته است و این ضرورت خودساخته، هرگز ملازم با زندگی ما نبوده است! با این وضعیت چه انتظاری حتی برای یک حرکتِ نه چندان بزرگ از ما میرود؟
***
شبکههای اجتماعی یکی از کوچکترین زمینهایی است که با میل و رغبت یه آنها وارد شدهایم. ما در مناسبات زندگی خود زمینهایی را که نباید، انتخاب کردهایم. ما طرح کلی زندگی خود را آن گونه که دوست داریم و بلکه بخوانید آن طوری که برایمان برنامهریزی کردهاند (و شاید همان دوست داریم عبارت گویاتر و بهتری باشد)؛ خوب طرحریزی کردهایم!یکی پایه شود یک کاری کنیم!
به امید خدا...
به امید خدا...
-
یک مطلب جدید با موضوع"چرا تصاویر در وبلاگ نویسی اهمیت دارند" در وبلاگم منتشر کردم. خوشحال میشم بیاید و نظرتان را بیان کنید.