هواداری
چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۴۱ ب.ظ
رابط ساختمان تماس گرفت و گفت: «اگر نمیتوانی بیایی، بگویم دیگری بیاید.»
این خانم هم انگار افتاده به التماس که: «نه... بچههام مدرسهای هستند و پول لازم دارم. دنبال کار هستم. اگر بشود فردا بیایم.»
رابط آمد و به من گفت: «ببین وضعیت این جوری است... برای این که صدای همسایهها در نیاید، این جارو و خاکانداز را بردار و آن کپه خاکی را که در راهرو و حیاط جمع شده بریز داخل پلاستیک تا ایشان هم فردا بیاید.»
امروز آمد و نظافت ساختمان را انجام داد؛ پول زیادی هم نگرفت، اتفاقا خیلی هم کم.
+ از دیروز این هواداری و خیرخواهی مرا به خود مشغول کرده است!
۹۴/۰۶/۱۸