پشمکمآبی به وسعت یک شهر
جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۵۹ ب.ظ
شنبه، یک روز مانده به نیمه شعبان، این را میبینم. از عمقِ مستتر در پیام به وجد آمدهام و بیاختیار عکس میگیرم! یک عکس زیرکانه و دقیق با پنج، شش مخاطب مختلف!
دوشنبه، یک روز پس از نیمه شعبان، تشنهی این هستم که دوباره «مصطفی» را ببینم اما...
لبخندی روی لبانم نشسته است! مطمئن میشوم که ضمیر مرجع خودش را پیدا کرده است!
به این میرسم وقتی پیام، «عمیق» و «صریح» باشد، حتی تحمل یک عکس، از مرگ هم دشوارتر است!
+ یاد یک سال و نیم پیش، محرم سال 1393 میافتم... اندکی قبل از مذاکرات ژنو، نیم سال قبل از برجام!
پ.ن: دست راستتان دانشگاه صنعتی «شهید شریف واقفی» است!
(: