جدا از زمین
بسم الله الرحمن الرحیم
جمهوری اسلامی با قدرت پیش رفته است. اما کسانی که در باورهای غربی غوطهور هستند نمیتوانند درست بعضی چیزها را تحلیل کنند.
بیشتر از این که غربیشدن فرآیند فکر را آزاد کند و آزاداندیشی را در درون ملتها به وجود بیاورد. آسیب به مرکز تحلیل وارد میکند.
بلکه شاید فقط افِ ای باشد و پُزی برای متفاوت نشاندادن و خود را برتر نشان دادن.
طوری که آن چیزی که باید را نمیبینند. انسان بیاعتنا به هر مفهوم اصیل حقیقی.
چرا که همه چیز باید سکولاریزه شود و این مهمترین آسیب زاویه دید است.
وقتی زاویه دید شما از معارف و نظام فکری قرآنی و نظام فکری اهل بیت انصراف پیدا کرد.
قید عقل را هم شما زدهاید.
و وقتی انسان از عقل سلیم فاصله پیدا کرد؛ ذهنش استواری لازم را نخواهد داشت.
انسان از درون تهی و بیهویت شکل میگیرد.
اباحهگری در جوامع دارای هویتی مثل جمهوری اسلامی ایران، ریشه در آسیبهای درونی دارد. خودنگری، اشرافیطلبی، دل در گروی دنیا داشتن...
و ترس.
ترس از ملامت دیگران
ترس از گویندگان غربی
ترس از این که مبادا حرفی مقابل بافتههای جهانی و مفاهیم جعلی بیبن مدرن زدهبشود. و مگر دستگاهی که بنا شده اشتباه است؟ در حالیکه دستگاه نفسانیتپرست طاغوتی ریشهاش روی زمین است و قراری ندارد.
ترس و واهمه ریشهاش در آلودگی است.
شاید به زبانی بشود گفت همه این آسیبها ریشهاش در گرایش آلوده است.
به خدا پناه میبریم.
بعدانوشت:
شرک -> ترس -> بیهویتی -> روی گردانی، بیاعتنایی -> اختلال در زاویه دید -> بیقراری فکری
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.