مدینهی مکی!
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا با دیدن یک یا دو خبر ناامید کننده میتوانیم یک نسبت کلی و عمومی به همه بدهیم؟
آیا در تحلیل اتفاقات داخل یک جامعهی اسلامی نقش افراد و میزان خدمت افراد یکسان است؟
آیا در تحلیل رفتار افراد، تحلیلِ فردی میتواند ما را به نقطهی قابل اتکایی برای عمل برساند؟
***
گاهی اوقات اشتباه از ناحیهی خود ماست. و اگر انتخاب درستتر و با دقتتری داشتیم بعضی مشکلات رقم نمیخورد.
ولی اگر از این هم بگذریم، یک زاویهی مهمتری هست که ما توجه نمیکنیم.
این که دوران مکه با مدینه تفاوتهای فراوان و جدی دارد.
دوران مبارزات طاغوت جمعیتهای مؤمنین پراکنده است. به راحتی نمیتوانند با هم ارتباط بگیرند و تحت فشار و اعمالِ سختترین شکنجهها هستند. یا در تبعید و یا در شکنجه و یا تحت فشارهای مختلف قرار میگیرند. در این شرایط مناسبات یک جور شکل میگیرد.
در دوران پس از انقلاب، جمعیتهای مالامال از اطراف و اکناف ایران برای زیارات مشاهد مشرفه حاضر میشوند. در ماههای محرم و صفر یک جور، در دوران شادی ائمه به سرور، و در ماه مبارک رمضان طوری دیگر در اعتکافها و مراسمات شرکت میکنند. و زمانی که مناسبات تقویمی دین در متن کارهای مردم قرار میگیرد؛ مناسبات شکل دیگری است. آسیبها شکل دیگری دارند.
آسیبهای دوران مکه، از جنس تقابل کفر و ایمان، ایمان به دنیا و آخرت، ایمان به خدا و پیامبر، صبر و استقامت مقابل ظلم و استضعاف و مبارزهای برای جلوگیری از نابودی «هر» جلوهای از حق و حقیقت دنبال میشود. و مؤلفههای دینی به شکل جمع و جور خودش را نشان میدهد.
ولی در دوران مدینه شرایط فرق میکند. بروز و جلوههای حق و قسط عمومی میشود. انفاق جایگاه ویژهای پیدا میکند. جهاد به معنای قتال متن حرکتها قرار میگیرد. صفبندیهای مؤمنین و کفارِ خارج از مرزها آشکار است. دورانی که زینت دنیا و آخرت سبب فتنه و بروز عوامل گوناگون میشود. تکالیف جلوههای مختلف پیدا میکنند. این که چقدر قسط اقامه شود به حضور همهی افراد با هم مرتبط است. این که چقدر قیام کنند به قسط در معنای اجتماعی آن. جایگاه امامت به جلوههای جدیدتری خودش را نشان میدهد. این مسیر دنبالهی قطعی دوران مکه است.
دورانی که عدهای با جریان حق کنار نمیآیند اما ظاهر را حفظ میکنند.
ارتباطات خودشان را حفظ میکنند.
خط خبری خودشان را به شکل واضح در جامعه طرح میکنند.
از هر موقعیتی برای کارشکنی و تابوشکنی بهره میبرند.
مؤمنین و نبی را اذیت میکنند.
در ترویج فساد و بیبندوباری برنامه دارند.
به تحریف اصول اصلی انقلاب دست میزنند.
با جریان خارج از مرزهای انقلاب ارتباط برقرار میکنند و قول و قرار دارند.
میگویند به افراد دور رسول جامعه انفاق نکنید تا وقتی که پراکندهشوند.
و نیز در هر فتنهای نقش ایفا میکنند و به عبارتی با سر در فتنهها فرو میروند.
ولی
همچنان نام مقام معظم رهبری و در اصل شهادت به رسول الله بودنِ فرستادهی خدا از دهانشان نمیافتد که همه فکر دیگری دربارهشان نمیکنند.
ولی در واقع جز دروغ نمیگویند. (و الله یشهد انّ ...)
طبیعتا مناسبات این دوران فرق دارد.
اگر در دوران مکه تبعیت از خدا و انکار رسالت مسئله است.
در مدینه ولی بیتفاوتی به حدود الله و رسول مسئله است.
حتی رسالت رسول، هم مورد اتفاق است.
ولی سنگر مبارزات روی اذیت و آزار، ایجاد هزینه برای تقدم و تأخر در امر الهی؛ ایجاد خطوط خبری دروغ، دامنزدن و ایجاد شرایط ابهام و فتنه، و اعمال فشار به نبی جامعه پس از ایجاد فتنهها و دنیاطلبی و اشرافیگری است.
جریان مؤمن جریانی است که سعی در حرکت و ایفای نقش در امر الهی و امر رسول دارد. و اگر لغزشی کند یا ضعفی داشته باشد، با استغفار و توبه مسیر را اصلاح میکند.
ولی جریان دیگر این گونه نیست. جریان دیگر اگر توبه هم کند، رسول الله هم برایشان استغفار کند؛ هفتاد بار هم باشد؛ گناهشان پاک نمیشود.
حتی اگر خدا و رسول از گروهی از آنها درگذرند؛ گروه دیگری از آنها در همین دنیا مستحق عذاب و چشیدن عذاب هستند.
وقتی شرایط پیچیده میشود، آخر را باید به اول شناخت.
مناسبات مکه و مدینه تفاوت دارد.
باید دید یک اتفاق دامنهی عمل کدام جریان است.
ما در دوران حاکمیت اسلامی هستیم ولی اگر همچنان در مناسبات قبلی بمانیم و حساب همه را به حساب همدیگر واریز کنیم؛ نمیتوانیم وقایع را درست تحلیل کنیم.
نوشت: از خدا تحلیل درست و بصیرت، عمل به دانستهها و صبر، و علم به مواضع حق و نیز تقوا میطلبیم.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.