صدرِ اعظـــــــــــــم

کاش این عزیز هم نظری هم به ما کند!

صدرِ اعظـــــــــــــم

کاش این عزیز هم نظری هم به ما کند!

صدرِ اعظـــــــــــــم

تویی بهانه ‌ام اما بهانه‌ای که ندارم
گذاشتم سر خود را به شانه‌ای که ندارم
تمام عمر کشاندی مرا به سوی نگاهت
تمام عمر به سویِ نشانه‌ای که ندارم
زِ رقعه

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۲ بهمن ۰۱، ۰۰:۰۸ - شاگرد بنّا
    احسنت
پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محبت» ثبت شده است

ارمنی است. عکس را گرفته و «روی او» را می‌بوسد. کف کردم! عکس را اندکی جا به جا می‌کند و دوباره «قاب عکس درون تصویر» را می‌بوسد! این یکی دیگر اصلا باورم نمی‌شود! با عشق و احترام از ایشان یاد می‌کند.

تعریف می‌کرد:

زمانی که شروع شد، پسرم پا شد گفت باید بروم. اگر من نروم، تو نروی که می‌خواهد برود؟! من غیرتم اجازه نمی‌دهد این جا بنشینم! رفت...

روی عکس روایت می‌کند. خلاصه‌ای از در جنگ بودنش می‌گوید و از ماشینی که سوارش بودند و این که چه بلایی سر این ماشین می‌آید.


برادرش هم صحبت می‌کند. از زمانه می‌گوید:

نگاه کنید. چرا امریکا با ایران وارد مذاکره شده؟ چرا با کشور دیگری این کار را نکرد؟ چرا مثلا با عراق پای میز ننشست؟! چون ایران چیزی دارد که کشورهای دیگر ندارد. اگر این شهدا نبودند ما در این وضعیت نبودیم. ما هر چه داریم از برکت شهدای این مرز و بوم است. آخر ما اعتقاد داریم که شهدا زنده‌اند...


بابت این شهید آقا دو بار می‌آیند خانه‌شان؛ یکی در زمان ریاست جمهوری و یکی سال 84 به مناسبت میلاد حضرت مسیح علیه السلام. گپ و گفتی می‌کنند. برای علو درجات شهید هم دعا می‌کنند.

الان عکس آن دیدار را به پدرش می‌دهند. وی هم به آن عکس بوسه می‌زند. یکی به روی حضرت آقا و یکی به قاب عکس حضرت امام رضوان خدا بر ایشان!

پ.ن. اصلی:
× رفقا حجت بر ما تمام است، تمام!

پ.ن. فرعی:
+ پخش اصلی: پریروز (چهارشنبه) - بعد اخبار ساعت 21 - شبکه یک سیما

+ بازپخش: امروز (جملعه)- ساعت 16:45 - شبکه پنج سیما
+ متأسفانه باز متن دقیق صحبت‌هایی که نقل قول کردم یادم نیست. همچنان روح مطلب آورده شده!

# بصیرت

# شهید

# محبت

۰ ۱۲ دی ۹۳ ، ۰۰:۲۰
صلوات