صدرِ اعظـــــــــــــم

کاش این عزیز هم نظری هم به ما کند!

صدرِ اعظـــــــــــــم

کاش این عزیز هم نظری هم به ما کند!

صدرِ اعظـــــــــــــم

تویی بهانه ‌ام اما بهانه‌ای که ندارم
گذاشتم سر خود را به شانه‌ای که ندارم
تمام عمر کشاندی مرا به سوی نگاهت
تمام عمر به سویِ نشانه‌ای که ندارم
زِ رقعه

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۲ بهمن ۰۱، ۰۰:۰۸ - شاگرد بنّا
    احسنت
پیوندهای روزانه

ما سالی با 11 ماه داریم!

چهارشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۳، ۰۳:۳۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

فکر می‌کنید از وقتی از شبکه‌های «اجتماعی» استفاده کرده‌ایم آدم «اجتماعی»تری شده‌ایم؟!
فکر می‌کنید از زمانی که ما به شبکه‌های اجتماعی ورود کرده‌ایم، آدم «به‌روز»تر و «موجه»تری شده‌ایم؟
فکر می‌کنید ما...

بله درست است؛ ما این‌ گونه شده‌ایم. ما خیلی چیزها آموخته‌آیم.
ما در شبکه‌های اجتماعی آموخته‌ایم که صبح تا شب همدیگر را تأیید کنیم و از دیگران «انتظارِ تأیید شدن» داشته باشیم!
ما در شبکه‌های اجتماعی آموخته‌ایم که مطالبی بگذاریم که همیشه مورد پسند دیگران واقع شویم. آموخته‌ایم که کسی حق مخالفت با «من» را ندارد. یاد گرفته‌ایم که چگونه از خود «بُت»ی شکست‌ناپذیر بسازیم. ما آموخته‌ایم که هر کسی با اسطوره‌ای به نام «من» مخالفت کرد چگونه او را با خاک یکسان کنیم و در عین حال آدمِ با ادب و با نزاکتی باشیم و محبوبیت خودمان را در دل‌ها داشته باشیم!!
 
ما آموخته‌ایم که چطور در اتاق‌هایی که مجال بحث و گفت‌وگو فراهم است، «آزاداندیشی» کنیم. بتوانیم آزادانه، اندیشه و انگیزه‌های خود را ابراز کنیم و هر فحش و ناسزایی که می‌خواهیم بارِ دیگران کنیم! انصافا ما نقاد خوبی شده‌ایم!
ما آموخته‌ایم چطور زمان و رفتار خود را مدیریت کنیم تا روزی 24 ساعت بتوانیم دیگران را به سخره بگیریم و از طعنه‌های به جا و به موقع استفاده کنیم. ما به خوبی مهارتِ «پَست کردن» و «بی‌آبرو کردن» دیگران را کسب کرده‌ایم.
 
ما آدم‌هایی «فانتزی» شده‌ایم. ما قابلیت این را پیدا کرده‌ایم که به بی‌مزه‌ترین موضوعات بخندیم و از آن‌ها لذت ببریم و اجازه نشر و بازنشر هر مطلبی را به خود بدهیم. از هر مطلبی در عالم بتوانیم نکته‌ای خنده‌دار بیابیم... ما الان دایره المعارف جوک‌های «باادبی» و «بی‌ادبی» شده‌ایم! ما آموخته‌ایم که چطور به هر قیمتی دیگران را بخندانیم!
 
ما آدم بی‌باکی شده‌ایم، ما درس شجاعت را آموخته‌ایم.
از مسخره کردن دیگران نمی‌ترسیم. از استفاده از الفاظ زشت و رکیک ابایی نداریم.
ما از ارتباط با جنس مخالف هیچ ترسی نداریم! آخر من که او را نمی‌بینم! تازه سطح فرهنگ هم زمانی می‌رود بالا که شما نسبت به جنس مخالف هیچ حسی نداشته باشید؛ جوامع غربی را ببینید!
ما بهانه‌های خوبی برای کارهایمان پیدا کرده‌ایم!
 
ما همه در این «مدارس اخلاق» یادگرفته‌ایم به هم احترام بگذاریم. آموخته‌ایم نباید حرفی بزنیم که دیگران را رنجیده خاطر کنیم! بنابراین کسی حق ندارد که به فرد دیگر تذکری بدهد.
اگر کسی هم فردی تذکری بدهد برخلاف اخلاق عمل کرده است. حتی با اسلام در افتاده، چرا که اسلام را در دید مردم خراب کرده است. یا این که خیلی آدمِ مقدسِ بدبختی است!
 
ما در این مدت آدم‌های «رفیق‌بازی» شده‌ایم. ما هر روز داریم از احوال رفقایمان با خبر می‌شویم. ما در شبانه روز 5 ساعت با هم حرف می‌زنیم. ما تا وقتی کسی با ما مخالفت نکند، دوستان خود را احترام می‌کنیم و آن‌ها را تحسین و تأیید می‌کنیم. همین گونه ما «ایثار» را در شبکه‌های اجتماعی آموخته‌ایم! حتی ما دوستان «وفادار»ی برای هم هستیم. ما برای هم از شب تا صبح وقت می‌گذاریم و مطالب همدیگر را می‌خوانیم و با هم چت می‌کنیم.
 
درست فهمیده‌ایم. ما آدمی اجتماعی‌تر شده‌ایم؛ به علاوه ما در این شبکه‌ها سرشار از احساسات شده‌ایم.
ما یادگرفته‌ایم که در کجا باید از چه «اسمایلی»‌ استفاده کنیم! یا این که مهارت یافته‌ایم از «استیکر»های مناسب در زمان‌های مناسب بهره ببریم!
ما توانسته‌ایم مهارت‌های خود را شکوفا کنیم!
ما واقعا سرعت خیره‌کننده‌ای در مطالعه یافته‌ایم. می‌توانیم حداقل 300 مطلب مزخرف را در عرض 5 دقیقه بخوانیم!
ما خیلی به روز هستیم؛ از آخرین اخبار روز مطلعیم؛ در آنِ واحد از اخبارِ سراسر کشور و جای‌جای جهان مطلع می‌شویم و از همین راه صاحب‌نظر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شده‌ایم!
روح ادبیات در ما زنده شده است. آخر ما روزی 150تا شعر می‌خوانیم!
ما استاد زبان انگلیسی شده‌ایم! می‌توانیم به 5 زبان زنده دنیا حرف بزنیم! چرا که نزد استادان بزرگی در این شبکه‌ها زانوی ادب زده‌ایم!
ما به واسطه شبکه‌های اجتماعی دلی پیدا کرده‌ایم به اندازه یک دریا؛ علمی پیدا کرده‌ایم به همان سطح، اما به عمق نعلبکی... مطالب بسیاری هست که از آن‌ها سر در می‌آوریم. حتی می‌توانیم برای هر موضوعی یک کنفرانس یک ساعت و نیمه برایتان صحبت کنیم. بله، ما دقیق‌ترین مطالب و پرعمق‌ترین مطالب زندگیمان را در شبکه‌های اجتماعی آموخته‌ایم.
آخر ما سابقه‌ی زیادی در شبکه‌های اجتماعی داریم.
 
ما آموخته‌ایم که ما نباید کوچکترین لحظات از عمرمان را هدر بدهیم. آموخته‌ایم که چگونه «زمان‌های پِرت» و از دست رفته روزمان را «زنده» کنیم.
بله، ما در سال دستِ کم 43800 دقیقه، یعنی 730 ساعت، به عبارتی «30 روز و نیم، تمام» را به زنده‌کردن زمان‌های پرت روزهایمان مشغولیم!
چه می‌گویید؟! ما استخوان‌ها در این مسیر خورد کرده‌ایم!
 
 
***
 
پس‌نوشت:
ما شبکه‌های اجتماعی را به عنوان یک جزء زندگیمان پذیرفته‌ایم. ترس داریم از این که از آن فاصله بگیریم یا حداقل سطح ارتباطاتمان را در آن محدود کنیم و آن‌ها را به دنیای واقعی منتقل کنیم! یا حوصله نداریم. یا در بند لذت‌های کوتاه‌مدت آن هستیم. یا از عقب ماندن از دیگران می‌ترسیم.
ما به بهانه‌ی «حضور فعال و پررنگ» خود را در این شبکه‌ها نگه می‌داریم. ولی همچون یک «آدم منفعل»‌ در راهرویی از این سو به آن سو می‌رویم و 10 دقیقه یک بار از این اتاق به آن اتاق سرک می‌کشیم!
ما حیا را در خودمان نابود کرده‌ایم. ما پرده‌ها را دریده‌ایم یا اجازه داده‌ایم که آن را در حضور ما بدرند. ما عفت لسان و پاکی‌های روانی و طهارت‌های دیگر را به دست خودمان از بین برده‌ایم!
ما از شبکه‌های اجتماعی به عنوان مُسَکِّن استفاده می‌کنیم. وقتی که از هر کاری خسته شده‌ایم به آن رو می‌آوریم. وقتی حوصله اطرافیان را نداریم به آن رو می‌آوریم.
ما رابطه‌های حقیقی را بر هم زده‌ایم. ما با این کارها از دیدن هم سیر شده‌ایم! دوستی‌های خود را دچار سایش کرده‌ایم!
ما با شوق و اشتیاق 1 ماه از سالمان را به نابودیِ خودمان اختصاص داده‌ایم!

خودکشی اجتماعی +

+ هم ببینید: فرزندان کالباس و دعوت به کوهنوردی

نظرات (۳)

۲۵ دی ۹۳ ، ۲۰:۵۸ سید عماد هاشمی
فقط می تونم بگم
خیلی عالی

همین
ممنون
۲۷ دی ۹۳ ، ۰۹:۲۵ حسین غفاری
داعیه‌ی ده سال پیش من در آن یادداشت کذا (فرزندان کالباس...) به زبان امروز این بود که انحراف در استفاده از رسانه های اجتماعی، ناشی از انحراف در کلیت سبک زندگی است. لذا برای اصلاح رژیم مصرف رسانه ای مثلا باید رژیم مصرف غذایی خود را هم تغییر بدهیم.

یادداشت ارزشمند شما به خوبی آثار و پیامدهای انحراف سبک زندگی جوانان را نشان می دهد بی آنکه به علت اصلی اشاره کند.
معلول شناسی خوب است به شرط آن که به علت شناسی ختم شود.
به علت العلل این مصایب هم بپردازید لطفا.
پاسخ:
ممنون
درست می‌فرمایید؛ مشکل از جای دیگری نشأت می‌گیرد!

اگر خدا بخواهد...
۰۳ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۵۴ تک تیرانداز
بسیار عالی ;)

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی