بسم الله الرحمن الرحیم
ساختن فرهنگ در عین این که از جهت فکری، متکی به مبانی و معارف است و روی آن ساخته میشود.
اما در اجرا و عمل و در شرایط کنونی، بدون رعایت روال درست و منطبق بر حقیقت هستی، تصویری است که هیچ وقت به اجرا نخواهد رسید.
مجموعهای از فعالیتهای چندجانبه لازم است تا فرهنگ در یک جامعه ساخته شود.
***
اگر انسان بخواهد خودش را بسازد باید از «مبانی» شروع کند. و از مشغولشدن به مباحث جزئی، شاخهای و بیاهمیت دوری کند.
و اگر انسانی، همزمان در مسیر اصلاح جمعی قدم بر میدارد، برای اثر در جامعه باید «مبانی» را «بسط» دهد.
یعنی قدم به قدم اجماع به وجود بیاورد و جلو برود.
در حرکت عمومی هم بیش از همه، نیاز به «خستهنشدن و تداوم» هست. دلزده بودن و بدون امید به موفقیتِ قطعی، قدم برداشتن اخلاقی است که اجماعشکن است. افرادی که ظرف وجودی متناسبی ندارند و صبرها را روی هم نمیگذارند یا ظرفیتهای جدیدی از صبر تولید نمیکنند؛ اثر خاصی هم ندارند. در یک کلام استقامت جمعی در مسیر حق.
و عنصر «مراقبت»، اگر مراقبت وجود داشته باشد، کار به سامان خواهد رسید. ولی اگر کار مراقبت درستی رویش نباشد، دیری نخواهد بود که از هم گسیخته خواهد شد.
اولی کاری ایمانی و فکری است که هسته استحکام است.
دومی کاری تبیینی است و به افزودن همراهان حق میانجامد.
سومی هم کار را رو به جلو میکند.
چهارمی اما کل مجموعه را محافظت میکند و سببِ به عاقبت نزدیک شدن آن میشود.
و عنصر پنجمی هست که «بقا» به آن وابسته است. این که اگر کسی نیاز به برکت و ماندگاری و از بین نرفتن عمل دارد باید نیت خود را درست کند.
***
اما حرف این است که به طور کلی ساخت فرهنگی یک جامعه، فعالیتی «یک متغیره» نیست. مجموعه «فعالیتهای موازی» است که به ثمر مینشیند.
معمولا مجموعههای طرفدار حق در یکی از اینها دارای مهارت لازم نیستند لذا دچار آسیب میشوند؛ به موفقیت نمیرسند و بلکه سریع مقدمات از بین رفتن ایشان فراهم میشود.
***
یا ایها الذین ءامنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلکم تفلحون (آیه 200 سوره مبارکه آل عمران)