بسم الله الرحمن الرحیم
حتی اگر پدرانشان حتی یک ذره عقل نداشته باشند و نه هدایت شده باشند؟
***
یعنی حتی اگر یک عمل زشتی را به صورت دسته جمعی اقوامی انجام بدهند ما هم باید انجام بدهیم؟
این دیگر چه دینی است؟
بسم الله الرحمن الرحیم
حتی اگر پدرانشان حتی یک ذره عقل نداشته باشند و نه هدایت شده باشند؟
***
یعنی حتی اگر یک عمل زشتی را به صورت دسته جمعی اقوامی انجام بدهند ما هم باید انجام بدهیم؟
این دیگر چه دینی است؟
بسم الله الرحمن الرحیم
چه دورانی بود روز هشتِ هشتِ هشتاد و هشت که ولادت خورشید هشتم ولایت بود. و یاد حضرت در آن دوران پر تلاطم در جامعهی ما پیچید.
و این که امروز، یعنی هشتِ هشتِ نود و هشت، فردای شهادت ایشان است.
گویی عدد هشت با ولایت ایشان گره خورده است و دوست دارد نمایانگر ایشان باشد.
با این همه دلمان غمگین است.
دلمان راغب و طالب حریم ایشان شده است.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی
ایشان عالم اسلامی را پس از خودشان، با رایحهی خوشبوی ولایت خداوند متعال روی زمین آشنا نمودند و تشکیلات بزرگی از تشیع را از بیارتباطی و ناامیدی و پاییز خود خارج ساختند.
دل ما را نیز برای دریافت خورشید عالمتاب هدایت مجتمع نمایید و آنچه خود میدانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
کفار و استعمارگران در دروغگفتن و فریبدادن ماهرند و ما در فریبخوردن! (در محضر بهجت، ج1، ص117)
خدا میداند کفار چه زحمتهایی میکشند تا دروغ و افترا را به جای راست و درست در رسانهها تحویل دهند. و هر روز با وسایلی و نقشههایی علیه مسلمانان به میدان میآیند تا غافلان، آگاه نشوند... (در محضر بهجت، ج1، ص122)*
***
در در علم هم همین منوال است.
این قدر میگویند شما نمیتوانید و ما میتوانیم. ما هم سادهلوحانه باور میکنیم.
وقتی همهی علم در اختیار ولی زمان است؛ و اگر بخواهد به اذن الهی در قلب هر کسی که بخواهد قرار میدهد. آن علمی که به بهشت میبرد.
این علوم هم اگر ما هدفمان را درست کنیم همین صورت را خواهد داشت.
کفار خلاف مسیر آب رفتهاند و «دویست و پنجاه» یا «سیصد» سال طول کشیده است تا به این جا برسند.
ما که در مسیر آب میخواهیم حرکت کنیم این مسیر را به زودی میتوانیم دنبال کنیم و از مرزهای فعلی آن بگذریم.
منبع نیمهی ابتدایی
* کانال مرکز نشر آثار آیت الله بهجت در سروش
بسم الله الرحمن الرحیم
مجموعههای فرهنگی ایمانی انقلابی، غالباً برای حل مشکلات نظام و حفرههای آن شروع و ادامه مییابند.
ولی آفت بزرگ این مجموعهها سوار شدن روی سیستم خود و دستها را طوری حائل کردن است که کسی تقلب نکند یا کسی مشابهکاری نکند یا کسی کنار ما در نیاید. یعنی کسی با کسی کار نمیکند مگر اندازهی خودش یا بزرگتر از خودش باشد. یا رابطهای وجود داشته باشد.
این یک آسیب بزرگ ماست. شاید به همدیگر اعتماد نداریم. این هست.
شاید فرد دیگری را لایق این نمیدانیم که دربارهی نظام کار به خصوصی انجام بدهد! این خیلی خطرناک است.
در هر صورت با این که تعدّد مجموعهها با توجه به تعدد مخاطب صرفاً مسئلهی بدی شاید نباشد.
ولی این که مجموعههای مؤمن در ارتباطها و پروتوکلهای ارتباطی با هم، بسیار سختارتباط هستند؛ و به این راحتی دو مجموعه با هم بر کاری متفق نمیشوند این بسیار امر سخت و ناگواری است.
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی حضرت عمار یاسر سلام الله علیه، در جنگ صفین در صف امام علی علیه السلام، شرکت کرد عدهای دودل شدند. چرا که از پیامبر عظیم الشأن اسلام، روایتی در اقطار اسلامی پیچیده بود که عمار را گروهی ستمگر و باغی میکُشند.
و وقتی ایشان شهید شدند؛ لشگر امویان دچار به همریختگی شد و فهمیدند که گروه ستمگر هستند. یعنی همان گروهی که قبل از اسلام هم مقابل اسلام تا لحظات آخر به خود تردید راه نداده بود، آن روز در لباس اسلام مقابل اسلام ایستاده بود.
وقتی خبر به معاویه رسید، عمروعاص (علیهما لعنةالله و ملائکته و الناس اجمعین) گفت که ما نکشتیم بلکه کسی کشت که او را به مصاف با ما آورده است!!!
***
یک تئوری وجود دارد که از فرعون به ارث رسیده است که «ملت را نفهم و حیوانی چهار پا فرض کن تا تو را اطاعت کنند».
***
امروز داریم میبینیم که آقایان در لباس مسلمانی و تئوریسازیهای علمی و دستوپازدنهایی برای پیشبرد اهدافی، میگویند که اسامی شهید را باید از روی تابلوها برداریم. نکتهی جالب ماجرا اینجاست که خیلی هم جدی و با اعتماد به نفس میگویند تا مردم را در «یاد شهدا» دچار شبهه و ذهنیتهای غبارآلود کنند. تا در این مسیر به خیال خودشان، دچار تعلل و تشکیک شوند.
گاهی رنج و زحمت زندهنگهداشتن خونِ شهید از خود شهادت کمتر نیست.
نیتمان را صاف کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
یاأیها النبی
حرض المؤمنین علی القتال
إن یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا مأتین
و إن یکن منکم مائة یغلبوا ألفا من الذین کفروا
بأنهم قوم لا یفقهون
سؤالی که به وجود میآید این است که دربارهی قیام توابین، چرا این آیه جاری نشد و غالب نشدند.
با این که همه شهید شدند با این حال در جریان عاشورا حرکتی را در تاریخ جاری نساختند؟
نکاتی به ذهن میرسد که خود را به خدا پناه میدهیم.
از شرایطی که از آیهی بالا میتوان استخراج کرد یکی نفهمیدن کفار است. و در مقابل فقه مؤمنان.
صددرصد نباید به دنبال دنیا در برابر آخرت بود.
بلکه آخرت از میان دنیا میگذرد.
و امر مولا گاهی از میان برخی از امور دنیایی میگذرد.
یکی از اینها امکان در ارض است. اگر امکان در زمین نباشد چگونه میتوان دین را و حدود الهی را اقامه نمود.
بلکه امکان در ارض هم تابع شرایط است.
یعنی گاهی وظیفه رفتن به سمت تشکیل حکومت در کوتاه مدت است. گاهی شرایط نیست و حرکت در میانمدت و بلندمدت طراحی میشود. و مبارزهی حاد تشکیلاتی جهت امری مشخص یا پنهان در دستور کار قرار میگیرد.
همچنین، بازینخوردن و در زمین دشمن بازی نکردن است. دیدن این که چه اتفاقی دارد در صحنه میافتد و تصمیم درست.
اینها باید به یک فهم زنده کمک کند. فهمی که در عمل خودش را نشان بدهد.
در زمان امام حسن علیه السلام، به تعبیر حضرت آیت الله خامنهای، امام حسن علیه السلام حکومت را به نهضت تبدیل کردند. یعنی یک بازگشت تاکتیکی. برای این که اگر ادامه میدادند، با وجود شدت نفاق بنی امیه همهی مؤمنین در هم کوبیده میشدند. و پناه بر خدا یاران صادق و مصدق از میان میرفتند طوری که قابلیت ادامهی حیات اسلام از بین میرفت.
به همین دلیل به دلیل قلت یاران فهمیده و صبور بر امور صعب، این امر دائر بر این اقدام شد.
در زمان امام حسین علیه السلام نیز همان امر 10 سال دیگر ادامه پیدا کرد. تا این که نفاق و دورویی بنی امیه به کفر عملی و آشکار تبدیل شد. و مسیر حکومت به سمت فسق علنی و حاکم و امام کفر ظاهر رفت. در این صورت برنامهی امام نیز تغییر نمود. و با نامهی کوفیان، حرکت به سمت امر به معروف و نهی از منکر با جمعیتی بیشتر و بزرگتر ادامه یافت. تا این که میتوانست به یک حاکمیت بزرگ شیعی تبدیل شود.
اما میبینیم که خوف و ترس و همچنین عدم درک درست مسائل، همچون عدم اطاعت از فرستادهی امام جاری است.
***
دوم این که آیا قیام توابین به امر امام زمان (علیه السلام) بود؟
یعنی در ادامهی یک تحریض و تشویقی بود که به شأن پیامبر متصل است؟
شاید ما درک دقیقی نداریم از این موضوع که اگر یک حرکت به امام متصل بشود چه اثر بزرگی پیدا میکند. چقدر در رسیدن سریع میشود.
اما اگر از غیر مجرا جلو برود، بسیار هزینه میشود و به نتیجه کمتری خواهد رسید.
هما امامان قاما او قعدا
دو امام همام، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام امام هستند چه بنشینند و چه بایستند. چه امر به جنگ داشته باشند و چه نداشته باشند.
همهی شکستهای غیر ماندگار و غیر حرکتآفرین شیعه در دوران تاریخ، از عدم هماهنگی و رابطهی صحیح امّت با امام نشأت میگیرد. یعنی اگر بخش مشخصی از سپاه امام حسن علیه السلام مرزبندیها را درست درک میکردند دیگر امام مجبور به عقب نشینی تاکتیکی هم نمیشدند. ولی خوب مجبور شدند تا اسلام سالم بماند.
در زمان امام حسین علیه السلام نیز دوباره این اتفاق افتاد. پناه بر خدا آن وضع پیش آمد.
اما بعد از ایشان، امام علی بن الحسین علیه السلام، امام هستند. ایشان شأن هدایتی دارند. باید توابین (و هر جریان دیگری در هر زمان از تاریخ) میدیدند امر جهادشان به امام حاضر متصل میشود یا خیر.
در این صورت ممکن است ایشان بفرمایند که نکنید. ممکن است به طریقی از مجرای وکالت بفرمایند. ممکن است بفرمایند به فرد دیگری چون مختار بپیوندید. و یا این که به طریقی امر را حل بفرمایند.
***
در این حالت، معنای صبر نیز خودش را نشان خواهد داد. صبر بر امر کاری است که بسیار سخت است.
چگونه میتوان بدون نگاه رحیمانه ایشان صبر کرد. سیل، شیعه را بدون این نگاه رحیمانه میبرد. صبر ما هم از ایشان است که دلمان میخواهد.
***
در اتصال است که یک حرکت ساده برای مثال یک نماز جماعت رابطهی چندبرابری مییابد. یا یک زمان مشخص، رابطهای چندهزار برابری در مسیر رشد و تزکیه (فردی و جمعی) هموار میکند.
خداوند اجر همگی ما را از مصیبت امام حسین علیه السلام بزرگ گرداند.
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی در پرداختهای کوچک زمانی که وسع کوچک است در دادن واجبات مالی و همچنین مالیات، کار سخت باشد،
معلوم است که وقتی وسع بیشتر بشود؛ به همان اندازه بلکه بیشتر کار سخت خواهد بود.
#از_خودمان_شروع_کنیم
بسم الله الرحمن الرحیم
شاید انتظار داشتیم که فرد دیگری سر کار میآمد و جریان دیگری «اجرائیات» کلان را به دست میگرفت.
گرچه همهی تلاش را افرادی که وظیفهی خود میدانستند انجام دادند. ولی نتایج به شکل دیگری رقم خورد.
البته کوتاهیهای بسیاری چه قصور و چه تقصیر نسبت به سلسلهای از وظایف بوده که باید انجام میشده است. که باید جبران گردد. باید تدبر و عاقبتاندیشی شود و برایش برنامهریزی شود.
ولی بیشترین ابتلایی که در این دوره گریبان همهی کشور را گرفت، ابتلای عقبگرد و پیشرفت؛ خودباختگی و استقلال بود.
انتخاب طاغوت یا الله بود.
این که ذیل چه کسی تعریف شویم و آیا امریکا و دشمن قابل اعتماد است یا خیر؟!
این تجربه باید در سینهها بنشیند.
همچنان که موج اول آن آمد و تجربهی آن در سینهها آرامشی ایجاد نمود. در سینهها زلزله آمد. و قلبهایی آرام شد و پاکیزه شد. از شرک و آلودگی گسسته شد.
و نمرهی قبولی گرفتند. و این به منّت و کرم خدای متعال بود.
ولی بعضی از دست دادند. همهی عمر خود را قمار کردند. دست برنداشتند. پناه بر خدا هنوز هم در مسیر خطا و آلودگی در حال فروافتادن هستند.
قلوبی که در سینهها هستند باید پاکیزه شوند.
و کاری که شبکههای اجتماعی میکنند آلودگی سینههاست.
کار روشن است.
تبیین،
اساس کار است.
عملکردهای ما در این که خداوند کدام سنت را پیاده نماید تأثیر دارد.
و از خدا میطلبیم، به عافیت ما را - پناه بر او - از جبههی سیاه و جبههی خاکستری به سرعت به جبههی سفید دائمی منتقل نماید.
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی هست خیلی استعداد این را دارد که از برج آزادی خودش را بیندازد پایین!
بهش رأی بدهیم یا نه؟
الگوی مردم محسوب میشود یا نه؟
پ.ن: چرا همدیگر را درست هدایت نمیکنیم؟