صدرِ اعظـــــــــــــم

کاش این عزیز هم نظری هم به ما کند!

صدرِ اعظـــــــــــــم

کاش این عزیز هم نظری هم به ما کند!

صدرِ اعظـــــــــــــم

تویی بهانه ‌ام اما بهانه‌ای که ندارم
گذاشتم سر خود را به شانه‌ای که ندارم
تمام عمر کشاندی مرا به سوی نگاهت
تمام عمر به سویِ نشانه‌ای که ندارم
زِ رقعه

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۲ بهمن ۰۱، ۰۰:۰۸ - شاگرد بنّا
    احسنت
پیوندهای روزانه

۲۳ مطلب با موضوع «نوشتــــــــــ ــــــــــــک» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

بشر امروز دنیایی تخت را تجربه می‌کند. دنیایی که مفاهیم آن را به شکل حیرت آوری حد زده‌اند.

«کالچر» در محصولات تکنولوژی و فرآورده‌ها و مصنوعات دنیای صنعتی و معماری بناهای تهی از حیات تعبیر و تفسیر شده‌است. در اقوام گذشته نیز تعریف این مفهوم را در لباس و پوشش و رسوم و شکل و ظاهر اقوام خلاصه می‌بینید. و امروز این مفهوم در یک سری عادات تکنیکال، خنثی، تخت و سکولار بسط یافته است. و این سطحی‌ترین و کم‌بهره‌ترین مفهومی است که انسان می‌تواند برای فرهنگ بدهد!

«اکانامی» در تعدادی «کاغذ» خلاصه شده است. ارتباط دادن حجم این کاغذها و چندتا فرمول و پیچیده‌نشان دادن آن از آن بتی ساخته است که هیچ کس به آن نزدیک نشود. بشر امروز این کاغذ را باور کرده است و زندگی را حول ماکزیمم کردن عددی از جنس این کاغذ در می‌یابد. همه منابع، «ارزش» دارند چرا که در رفت و آمد چند واسطه مفهومی، به مرکزیت این کاغذ به زانو درمی‌آیند!

«پلیتیک» دنیای دریدگی است؛ دنیای قدرت‌طلبی‌های غریزی و وحشی ولی با انواع و اقسام رتوش‌ها و در پوشش کراوات‌زده و شیک و پیک! «رازبقا»ی واقعی این‌جاست! «فرم و ساختار» بشر را جوری بنا کرده‌اند که هیچ کس هیچ وقت توان خروج از این فضای دوبعدی را پیدا نکند!

***

ترجمه این مفاهیم در قالب سه کلمه فرهنگ و اقتصاد و سیاست توهین بزرگی است. مفاهیمی که هیچ عمق و جهتی خارج از یک «پوسته وهمی» از این عالم ندارند. مفاهیمی که هیچ وقت در آن‌ها به حقیقتی اصیل و تکیه‌گاهی مطمئن و معنایی کافی از جهان دست نخواهی یافت.

بشر در دنیای بدون عمقی غرق شده است. خیال‌ها و آمال‌ها در پوسته‌ و زر ورق نازکی از جهان خلاصه شده است. بسیار عجیب است؛ نقطه اوج خیال‌ها، گرایش‌ها و انگیزه‌ها در صفحه‌ای تخت تصویر شده است!

و این واقعا «جاهلیتی تکان‌دهنده» است!

# امروز

# جاهلیت

# دنیای تخت

۰ ۲۰ آبان ۹۵ ، ۲۳:۴۷
صلوات
بسم الرحمن الرحیم
یکی از رفقا تعریف می‌کرد در همین هفته‌ای که گذشت وارد شبکه اجتماعی ******** شده!
گفت: «تا عضو شدم دیدم مرا توی 21 گروه از دانشگاه و این‌ور و آن‌ور و هر جا بگویی اضافه کردند! اصلا هنگ کردم که الان من باید چه کار کنم!!»
بهش گفتم: «همه گروه‌ها رو حذف کن و از همه‌شون بیا بیرون!»
گفت: «زشته!»
گفتم: «صبر کن یک کم؛ با تاخیر بیا بیرون...»
***
شاید راه حل واضح‌تر از این نباشد. اما موضوع به این سادگی‌ها هم نیست!
گویا اصلا تصمیم جدی نداریم برای بعضی از کارها... وگرنه مدت‌ها قبل نسبت به انجام آن‌ها اقدام می‌کردیم و از این مراحل ساده عبور می‌کردیم و در مراحلی دیگر سیر می‌کردیم! و در ساده‌ترین قالب‌های زندگی و روش‌های زندگی تجدید نظر می‌کردیم.
درحالی که ما روزانه زمین‌های بسیاری را به میل و رغبت و با سر وارد می‌شویم... ولی خروج و ترکِ یکی از آن‌ها از سخت‌ترینِ کارها و نفس‌گیرترین و دشوارترینِ آن‌ها، سخت‌تر جلوه می‌کند!
وحتی...
حتی احتمال هم نمی‌دهیم که نفسِ ما چیزهایی را برای ما زینت داده است و برایش بهانه‌هایی تراشیده و پیراسته است و این ضرورت خودساخته، هرگز ملازم با زندگی ما نبوده است! با این وضعیت چه انتظاری حتی برای یک حرکتِ نه چندان بزرگ از ما می‌رود؟
***
شبکه‌های اجتماعی یکی از کوچک‌ترین زمین‌هایی است که با میل و رغبت یه آن‌ها وارد شده‌ایم. ما در مناسبات زندگی خود زمین‌هایی را که نباید، انتخاب کرده‌ایم. ما طرح کلی زندگی خود را آن گونه که دوست داریم و بلکه بخوانید آن طوری که برایمان برنامه‌ریزی کرده‌اند (و شاید همان دوست داریم عبارت گویاتر و بهتری باشد)؛ خوب طرح‌ریزی کرده‌ایم!

یکی پایه شود یک کاری کنیم!
به امید خدا...

# توکل

# سبک زندگی

# غیرت

۳ ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۳۳
صلوات

بسم الله الرحمن الرحیم

فکر می‌کنید از وقتی از شبکه‌های «اجتماعی» استفاده کرده‌ایم آدم «اجتماعی»تری شده‌ایم؟!
فکر می‌کنید از زمانی که ما به شبکه‌های اجتماعی ورود کرده‌ایم، آدم «به‌روز»تر و «موجه»تری شده‌ایم؟
فکر می‌کنید ما...

خودکشی اجتماعی

# خودکشی

# سبک زندگی

# شبکه‌های اجتماعی

# که چی؟

۳ ۲۴ دی ۹۳ ، ۱۵:۳۰
صلوات